محکمه دوج: یک خواب، یک داستان

عنوان : محکمه دوج
چند شب پیش من یه خوابی دیدم
عینن همونو میگم واستون
یه شب که من حسابی خسته بودم
همینجوری چشام بسته بودم
سیاهی چشام یه لحظه سر خورد
یه دفعه مث مرده ها خوابم برد
تو خواب دیدم دوجی یه سنت شده
کوینکس جای باینسس برپا شده
ایلان نشسته نهنگ ها از هر طرف
ردیف ردیف مقابل دوج وایستادن
میگه چرا اینقدر بیت بیت میکنید
چرا کندل ها رو کپی میکنید
توییت زدم کندل ها رو green کنید
با ارز دوج ، کریپتو آباد کنید
دوج دادم باهش برین پامپ کنید
نه اینکه پامپ یه جا دامپ کنید
من بهتون چقدر ماشالله گفتم
دوج دادم باریکلا گفتم
من که همیشه هوا دوج داشتم
حتی یه لحظه بی پامپ نزاشتم
اما شما ماین نکرده باختین
نشستین ساتوشی بعدی ساختین
هر کدوم از شما خودش ایلان شد
از دوج ما عین بیلی مارکوس جدا شد
یه کریپتو این همه شت کویین
این همه توکن و کوین دروغی
اما شما صبر نکرده باختین
نشستین هی فیبوناچی ساختید
از توی توییتر یکی بلند شد ایستاد
پشت سر هم توییت فرستاد
از اون قیافه های حق ب جانب
هم از بیت شاکی هم از دوجانب
حاجی یه داشت بلند غر غر میزد
داشت روی کریپتو انگشت میزد
ایلان بهش گفت دیگه بس کن حاجی
یخورده حبس نفس کن حاجی
بگیر بشین اینقدر کل کل نکن
یه عالمه صرافی داریم ندیده
تازه هنوز شعبه مریخ مونده
کیف پول تو پر از شت کوین زشته
کی گفته جات توی کریپتو مث بهشته
کریپتو جای ادم های صبوره
ولت کنم بری کریپتو محاله
یادت تو بورس هی ریا میکردی
بنده های ما رو سیاه میکردی
تا توی اخبار هرکی میدیدی
چقدر سهام فولاد بالا میکشیدی
این همه توی بورس روضه خوندی
چهار قرون دست کسی رسوندی
خیال میکردی ما حواسمون نیست
نظم کریپتو مث بورس کشکی کشکیست
هر کار کردی بچه ها نوشتن
میخوای برو خودت بین تو زونکن

اسنوپ داگ اومد
یه بطری تو دستش
حاجی بلند شد با صدای بلند
گفت این اقا باید بره تو بورس
ایلان بهش گفت تو دخالت نکن
ب اهل رپ و تویتر جسارت نکن
بگو چرا ب خون این هلاکی
این که نه بلاکی داره نه ریپورتی
نه سایت شرط بندی زده نه هیاهو
نه تویت بد زده نه چاقو
نه مال این نه مال اون تو بورس خورده
فقط دوج خریده هولد کرده مونده
ادامه دارد
امضا: EvillivE/Mahdi666
تایید رباط

دستمریزاد :clap::clap::clap::clap::clap::clap:

دمت گرم
فدای اون انرژیت