داستان بیت کوین من: از فقر تا ثروت

من شانسي شانس سال نود و پنج ده تا بيت كويين خريدم. و هيچ گونه هم اطلاعي نداشتم از اين بازار خيلي ناراحت بودم چون فكر ميكردم بيت كويين يك سكه هست مثلا كه بتوني حمل كني يا ببينيش يكي از دوستانم در خار ج كشور برام خريد مدتها گذشت من هميشه بش زنگ ميزدم كه بيت كوين هام رو بفرست چون گوشي لمسي نداشتم به من گفت ديگه مزاحم من نشو تا چند سال ديگه كه بيت كويين هات رو بيام ايران بهت بدم من خيلي ناراحت شدم و ميگفتم خدايا ديدي پولم رفت روم هم نميشد جريان رو به خانوادم بگم تا اينكه پارسال دوستم به ايران اومد و گفت برادر عزيز ديدي چقد اذيتم كردي و بم زنگ زدي يادت هست الان تو ثروت مند شدي و صاحب ده تا دوازده ميليارد شدي
اين داستان حقيقت زندگي من هست كه از اين رو به اون رو شدم
اما از عيد تا حالا خودكفا شدمه و خودم ارزهاي جاستين سان رو خريدمه حدودا يك ميليارد تومان وينك كه خيلي در ضررم و شدنه ١٤٠ميليون حدودا :grinning_face:

چه قوه تخیلی افرین بچه خوب

راستی نگفتی اسم این رمان چی بود

بچه بیا پایین سرمون درد گرفت:man_facepalming::man_facepalming::rofl::rofl:

دمت گرم نوش جونت
خدا به همه بده