هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک ترم از شیر
هرلحظه که میکوشم درکارکنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
بيا پايين سرمون درد گرفت
بهترین تحلیل ماه:ok_hand:![]()
آنهمه ناز و تنغم که خزان میفرمود
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
داداش شعر بگو ولی ک.شعر نگو
من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمیگردد از این بالانشینی ها
مشتبی قطششش کن
تا توانی دلی بدست آور.. دل شکستن هنر نمیباشد
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
گور بابای ضرر فعلا شب یلدایی شب شعر راه بندازیم.![]()
عمرتون یلدایی ایرانیای عزیز
آمد بهار جان ها ای شاخ تر برقصا
چو نیکو منش باشیو بردبار
نگردی به چشم خردمند خوار
آدمی راادمیت لازم است نه جامه ازحریر درصدف بنگرکه دایم سینه اش پرگوهراست دوداگربالا رودازکسروشان شعله نیست جای چشم ابرونگیرد گرچه اوبالاتراست. یهشعره دیگه خواهشا ثبت بشه
یه توپ دارم قلقلیه ، سرخ و سفید و آبیه
میزنم زمین هوا میره، نمیدونی تا کجا میره
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
حافظ به خود نپوشد این خرقه ی مِی آلود ..
ای شیخ پاکدامن معذور دار مارا …