بنام خدای مهربون و سلام دوستان اگه در مورد
ارزهای دیجیتال خاطرات واقعی و مستند از خودتون یا دوستانتون دارید ،،،
که جالب باشه برام کامنت کنید تا همه دوستان بخونند و استفاده کنند.
منظورم از ضررهای زیاد و سودهای زیاد
کسانیکه دست آوردی از این بازار دارند.
دوست من تو بورس ایران خیلی ضرر کرد
اوایلش تو ارزهای دیجیتال هم ضرر کرد.
اما یک رو یک ارزی رو که تازه اومده بود ،،،
از این شتکوینها ،،،
با مبلغ 800 هزار تومان ،،
70 میلیون عدد از اون ارز رو خرید .
بعدا هم که کمی بالاتر رفت بازهم از همون شت کوین خرید
و تقریبا نزدیک به 200 میلیون واحد ازش خرید. ولی مجموع کل خریدهاش کمتر از 10 میلیون تومان برای همین شت کوین شد.
و همین ارز در عرض سه سال پولش رو تا
700 میلیون تومان رسوند.
کسی که اول کلی از بورس و ارزهای دیجیتال ضرر کرده بود
تونست با صبر و استقامت و البته شانس شتکوینی به نام شیبا رو بخره نگه داره و نفروشه .
دست آورد خود من .
من خود هم کلی توبورسوارزهای دیجتال ضرر کردم.
یادم میاد تقریبا چهار سال قبل که دستم خیلی خالی بود
از یکی از دوستانم 3 میلیون تومان قرض گرفتم و تمام سه میلیون تومان رو ارز دیجیتال خریدم فقط یک ارز .
بعد از سه ماه دوستم پولش رو از من خواست. گفت واقعا بهش نیاز داره …
البته پول رو یکماهه به من قرض داده بود. ،،،
آمدم پولش رو بدم ، چاره ای نداشتم . رفتم همون ارزی که خریده بودم رو بفروشم که متأسفانه ارزشش 2 میلیون شده بود. اوضاع خیلی بدی بود . اون موقع کلی بدهکار بودم و اوضاع کسب وکارمهم خیلی خراب بود. از طرفی دوستم پولش رو میخواست.
واقعا مونده بودم چیکار کنم . مات و حیرون وسرگردون.
یک هفته ازش مهلت خواستم.
ایام محرم و صفر و عاشورا بود و تا به حالکربلا نرفته بودم،،،
یک روز همین جور که تلویزیون نگاه میکردم ،،، مردم رو میدیدم که میر ند کربلا .
واقعا اندوهگین و غمگین بودم برای حال و روز خودم .
همونجا تو دلم به خدا گفتم ،،
خدایا چی میشه قرضم رو ادا کنی
منم امسال برم کربلا.
مهلت پنج روزه دوستم تموم شده بود و باید پولش رو میدادم.
با خودم گفتم چاره ای نیست ،
همین ارزی که خریدم سه میلیون . و شده دومیلیون و دویست هزار تومان ،،، این رومیفروشم پولش رو میدم ،،، ازش عذر خواهی می کنم باقی پولش رو بعدا بهش میدم.
اوم م به گوشیم نگاه کردم .
دیدم ارزه شده سه میلیون تومان خیلی خوشحال شدم
با خودم گفتم خدایا شکرت لااقل پول دوستم رو تمام وکمال میدم .
رفتم بفروشمش چند دقیقه طول کشید دیدم شده چهار میلیون تومان .
این ارز همین جور جلوی چشم خودم داشت میرفت بالا .
شد 6 میلیون تومان .
هرکاری که میکردم فروش نمیشد . چون هر لحظه احتمال پایین اومدنش بود .
گوشیم از این هوآی های خیلی قدیمی بود و هنگ کرده بود.
لباس پوشیدم و سریع خودم رو رسوندم به موبایل فروشی
موبایل فروش هم نتونست مشکلش رو حل کنه.
زنگ زدم به صرافی ایرانی که چرا من نمی تونم ارزس که خریدم رو بفروشم ،،، راهنماییم کرد که گوشیت ورژنش خیلی قدیمی است و باید اطلاعاتت رو به یک گوشی بهتر انتقال بدی .
آقا سرتون رو درد نیارم
یک دختر مدرسه ای دارم ،،، گفتم دخترم همون موبایلت رو بده من باهاش کار دارم .
از طریق موبایل دخترم اومدم همون ارز رو بفروشم
دیدم شده یا ده میلیون تومان.
خلاصه تا اومدم بفروشم روی عدد یازده میلیون و ششصد هزار تومان فروش شد خخخخخ
از ترسی که مبادا پایین تر بیاد .
خلاصه قرضم رو ادا کردم .
و همون سال هم کربلا رفتم و هم ی خورده سوقان گرفتم و برگشتم.
ضمنا اون ارز LUNC بود
اون ارز حتی تا مبلغ 18 تومان رفت.
یعنی من روی قیمت سه تومان یک میلیون واحد ازش خریده بودم و روی قیمت 11.5 تومان فروختم.
یک روز بعدش تا 18 تومان رشد کرد.
البته ون طمع نمردم از ترس اینکه پایین تر نیاد
یازده و نیم میلیون فروختمش.